صالح واعظی

شیرین مدام در طلب شوی دیگری

فرهاد دل سپرده به بانوی دیگری

دیگر عصای معجزه کاری نمی کند

مارا فریفتند به جادوی دیگری

اوضاع روبراه تر از این نمی شود

این شهر رفته است خدا سوی دیگری

یعقوب با لباس تو بینا نمی شود

یوسف! گرفته پیرهنت بوی دیگری

وقتی که دست های تو در فکر خدعه اند

باید که تکیه داد به بازوی دیگری

پاهای من توان رسیدن نداشتند

ما مانده ایم و حسرت زانوی دیگری

این حرف ها مسکن درد من و تو نیست

باید امید بست به داروی دیگری

نظرات 4 + ارسال نظر
ایفاد شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 00:52 http://efad.blogsky.com

سلام چرا اینقدر شعرت تلخه؟

سارا شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:07 http://sarahstart.blogfa.com/

پیشنهاد هدیه کریسمس :
برای دشمن خود: بخشش
برای رقیب: تحمل
برای دوستانت:قلبت
برای خودت:احترام
کریسمس مبارک

سارا شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:07 http://sarahstart.blogfa.com/

Faith makes all things possible,
Hope makes all things work,
Love makes all things beautiful,
May you have all the three for this Christmas.
MERRY CHRISTMAS!

آزاده شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 http://dibache.blogsky.com

سلام خوبی؟این چند وقت واقعا سرم شلوغ بود
شما چرا کم پیدا شدی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد