حسرت

از من رمیده یی و من ساده دل ھنوز

بی مھری و جفای تو باور نمی کنم

دل را چنان به مھر تو بستم که بعد از این

دیگر ھوای دلبر دیگر نمی کنم

رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید

دیگر چگونه عشق ترا آرزو کنم

دیگر چگونه مستی یک بوسه ترا

در این سکوت تلخ و سیه جستجو کنم

یادآر آن زن، آن زن دیوانه را که خفت

یک شب به روی سینه تو مست عشق و ناز

لرزید بر لبان عطش کرده ا ش ھو س

خندید در نگاه گریزنده ا ش نیاز

لب ھای تشنه ا ش به لبت داغ بوسه زد

افسانه ھای شوق ترا گفت با نگاه

پیچید ھمچو شاخه پیچک به پیکرت

آن بازوان سوخته در باغ زرد ماه

ھر قصه ئی ز عشق که خواندی به گو ش او

در دل سپرد و ھیچ ز خاطر نبرده است

دردا دگر چه مانده از آن شب، شب شگفت

آن شاخه خشک گشته و آن باغ مرده است

با آنکه رفته یی و مرا برده یی ز یاد

می خواھمت ھنوز و به جان دوست دارمت

ای مرد، ای فریب مجسم بیا که باز

بر سینه پر آ تش خود می فشارمت

 

شعر از فروغ

نظرات 5 + ارسال نظر
ثریا (یه قدم من...یه قدم تو ...!!!؟؟؟) پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 http://ghadamhaye-man-to.blogsky.com

زیبا بوووووووووووووووووووووود دادا ای ول بابا با احساس
حساس
دادا این که دیگه ادامه مطلب نمیخواست
راستی فروغوووووووووووووووووووووووووووووووو عشقه
یه چیز دیگه ای ول خیلی انتخاب خوشگلی بود
میام دوباره

ثریا (یه قدم من...یه قدم تو ...!!!؟؟؟) پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:39 http://ghadamhaye-man-to.blogsky.com

این خرت منووووووووووووووو کشته

مریم جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 13:51 http://barkhiz.blogfa.com

به روزم
شما هم تشریف بیارید و یه مرگ بر امریکا بگید

امین شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:36 http://amin62m.blogfa.com

به اسم آزادی



یادمان باشد به اسم آزادی راه به آزادی می بندند.


آقای روحانی فقط امامه اش به سر بود وعبایش به دوش.عبای گران قیمتی هم داشت.از دوم خرداد آمده بود.

به خوبی مشکلات جوانان را می دانست ولیکن برای حلش نیامده بود گرچه برای حل مشکلات جوانان شعارهای خوبی می داد.شعارهای آب وتاب دار و برای خودشان نان دار.

بدون واسطه از اقوامش شنیده بودم که برای عروسی ای به یزد رفته بودکه همسر محترمه ایشان پوست حیوانی به دوش انداخته بود به چه قیمتی.!

شاید الگویش محمدرضاشاه بود نه شاه حسین علیه السلام.فکر نکنی به همان پوسته قضاوت کردم.

هم کاسه ای اش هم خوب به سر فرزندش شب عروسی سکه بهار آزادی می انداخت.ولی گذشت زمان نشان داد سکه بردگی وخفت بود که می ریخت.

کار را به جایی رساندن که تقریب هزار وسیصدواندی سال بعداز قیام حسین که سلام خدا براو باد ،در عاشورا 1388شمسی به خیابان آمدند.به بیابان آمده بودند. در روز واقعه کف می زدندو هله هله می کردند.

راستی یادشان رفته بود۸/ ۸/ ۸۸ ولادت هشتمین اختررا.شیخ وآقای روحانی یادش رفته بود 8سال دفاع مقدس را.رزمند های عزیزمان را که قبل از رفتن پای بوس امام رضا علیه السلام می شدند.چند ماه بعد حکمت ۸/۸ /۸۸معلوم شد.خدارا شکر.

البته ثارالله علیه السلام از اول تکلیف ما را روشن کرده بود.

فرموده باشندبه این مضمون:اینان شکمهایشان از حرام پر شده /اگر حق به اینان اثر نمی کند.

اما حرفی باشما:

مگر در تاریخ نداریم که طوری بر علی (ع) تبلیغ کردند که وقتی مولا در محراب شهید می شوند /می گویند مگر علی نماز می خواند.مراقب تبلیغ های نادرست باشیم.

حرفی بانفسم:

دنیا گذر است.از الان برای روز واقعه جای خودت را پیدا کن.کل یوم... وکل ارض....

حرفی بارهبر:

اگر همه کشته بشیم سید علی /نمی زاریم تنها بشی سیدعلی

حرف رهبر با حجت ابن الحسن(عج):

بدن ضعیفی دارم واندک آبرویی...

نظرتون رو دراین مورد بی تعارف بفرمائید/امین/نوباران

محمد یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:55

[:S022:]خیلی عالیه کیف کردیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد